کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
water glass پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
brackish water
آبِ لبْشور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] آبی که کل مواد جامد آن بین 1500 تا 5000 میلیگرم در لیتر باشد
-
distilled water
آب مقطر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آب عاری از نمکهای محلول و ذرات کلوئیدی و سایر ناخالصیها که از چگالش بخار آب تولید شده باشد
-
bound water
آب مقید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] آبی که بخشی از یک سامانه مانند بافت یا خاک است و تا دمای حدود 20- درجۀ سلسیوس بلور یخ در آن تشکیل نمیشود
-
source water
آب منابع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آب خام تصفیهنشدهای که از آبهای زیرزمینی باکیفیت یا دریاچهها یا رودخانهها به دست میآید و بعد از تصفیه به مصرف آب شُرب شهری یا صنعتی یا خصوصی میرسد
-
aggressive water
آب مهاجم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] آبی که شاخص لانژلیۀ آن منفی است
-
internal waters
آبهای داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] آبهای پشت خط پایه که یک کشور بر آن حاکمیت کامل دارد
-
territorial waters
آبهای سرزمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] ← دریای سرزمینی
-
archipelagic waters
آبهای مجمعالجزایری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] آبهای پشت خط پایۀ کشورهای مجمعالجزایری
-
connate water
آب همزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آب بهدامافتاده در منافذ سنگ رسوبی در زمان نهشته شدن رسوب
-
water balance
توازن آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← ترازینۀ آب
-
water tunnel
تونل آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن برای دستیابی به عدد رِینولدز بالا به جای هوا از آب استفاده میشود
-
water ballast
ترازۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آن مقدار از آب دریا که برای حفظ تعادل کشتی در مخازن کفْدوجدارۀ (jouble bottom) سینه و پاشنه یا مخازن جانبی نگهداری میشود
-
water meadow
چمنزار کرانرودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] عرصهای علفی در نزدیک رودخانه که در معرض سیلاب قرار دارد
-
water year
سال آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] چرخۀ سالیانهای که با روند طبیعی فصلهای آبشناختی همراه است بهنحویکه در نیمکرۀ شمالی از اول مهر تا 31 شهریور سال بعد و در نیمکرۀ جنوبی از اول تیر تا 31 خرداد سال بعد را شامل میشود متـ . سال آبشناختی hydrological year
-
water hardness
سختی آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی ناشی از وجود املاح محلول فلزات دو یا چندظرفیتی، بهویژه کلسیم و منیزیم، در آب