کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
visited پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
visited
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
visited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات کرد، دیدن کردن از، ملاقات کردن، زیارت کردن، عیادت کردن، دید و بازدید کردن، سر زدن، خدمت کسی رسیدن
-
واژههای مشابه
-
visit
بازدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دیدار از مکان یا شیء با قصد معین
-
visiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید کننده، دیدارگر، دیدن کننده، عیادت کننده
-
visitative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جذاب
-
visitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیدن
-
visiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید، عیادت
-
visitable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل مشاهده است، دیدنی، دیدار پذیر
-
visitational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیدنی
-
visit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید کنید، بازدید، دیدار، عیادت، دیدن کردن از، ملاقات کردن، زیارت کردن، عیادت کردن، دید و بازدید کردن، سر زدن، خدمت کسی رسیدن
-
visiters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید کنندگان، دیدارگر، دیدن کننده، عیادت کننده
-
visitator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید کننده
-
visitment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدید کننده
-
visitants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازدیدکنندگان، زائر، مهمان، دیدارگر، ملاقات کننده
-
visite
دیکشنری انگلیسی به فارسی
visite