کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
travelability پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
traveled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفرکرده
-
cancellation by the traveller
لغو به خواست مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] فسخ قرارداد سفر یا خدمات گردشگری به خواست مسافر قبل از استفاده از آن
-
travel agent
نمایندۀ خدمات مسافرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخص یا سازمانی که خدمات مسافرتی مانند حملونقل و اقامت را در گشتهای نیمهفراگیر از طرف ارائهدهندگان اصلی مانند شرکتهای حملونقل و مهمانخانهها و گشتپردازان، در مقابل دریافت کارمزد میفروشد متـ . سفرگذار
-
travel price
قیمت سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل مبلغی که مسافر باید برای تمام خدمات گردشگری قیدشده در قرارداد سفر بپردازد
-
outbound travel
مسافرت خروجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرت ساکنان یک کشور به کشورهای دیگر
-
domestic travel
مسافرت داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرت ساکنان یک کشور به مناطق دیگر از همان کشور
-
internal travel
مسافرت درونمرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل مسافرتهای داخلی و ورودی یک کشور
-
overland travel
مسافرت زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرت یا حملونقل جادهای یا ریلی
-
inbound travel
مسافرت ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرت ساکنان کشورهای دیگر به یک کشور
-
replacement of a traveller
مسافر جانشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخص ثالثی که برطبق شرایط مندرج در قرارداد مسافرتی میتواند به جای مسافر اصلی از خدمات گردشگری استفاده کند
-
leisure traveller
مسافر فراغتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شخصی که به سفر فراغتی میرود
-
travel consulting
مشاورۀ مسافرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ارائۀ اطلاعات و توصیههای لازم از طرف دستاندرکاران گردشگری به مسافران یا مشتریها
-
travel documentation
مدارک سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتبرگ و دیگر مدارکی که به مسافر امکان میدهد تا از خدمات گردشگری و اطلاعات مربوط به آنها بهرهمند شود
-
travel advisory
هشدارنامۀ مسافرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اطلاعیۀ مکتوبی که دولت یا سفرگذاران بینالمللی برای آگاه کردن مسافران از خطرات و مشکلات احتمالی در مناطق یا کشورهای خاص صادر میکنند
-
traveling wave
موج رونده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] موجی که انرژی را از نقطهای به نقطۀ دیگر انتقال میدهد، بر خلاف موج ساکن که در آن انرژی موج در ناحیۀ محصوری ذخیره میشود