کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
trapping-detrapping پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
atom trap
تلۀ اتم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای نگهداری اتم منفرد در فضای تهی و محدود
-
electron trap
تلۀ الکترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ناخالصی موجود در نیمرسانا که الکترونهای متحرک را در خود جذب میکند یا نقصی که سبب این فرایند میشود
-
booby trap
تلۀ انفجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماده یا افزارهای انفجاری یا غیرانفجاری که برای وارد آوردن تلفات آن را کار میگذارند و براثر اعمال کوچکترین فشار یا حرکت فعال میشود
-
dew trap
شبنمگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای به داماندازی قطرههای شبنم و کاربرد آنها
-
trap siding
خط تأمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خط کوری که در امتداد یکی از خطوط فرعی ایستگاه قرار میگیرد تا امکان جایگیری قطار در کل آن خط فراهم شود
-
exon trapping
داماندازی بیانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] روشی برای شناسایی بیانههای یک قطعۀ ژنگانی
-
poverty trap
دام فقر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] وضعیتی که در آن مجموعهای از عوامل رهایی فرد یا خانواده را از فقر ناممکن میسازند
-
sand trap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شن و ماسه، فرورفتگی مصنوعی شن در میدان گلف
-
trap door
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درب تله، دریچه
-
iron trap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تله آهن
-
solar trap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تله خورشیدی
-
booby trap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تله موشک، پنهان تله، دام یا تله، دام مهلک
-
trap block
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلوک تله
-
poverty trap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تله فقر
-
exon trapping vector
ناقل داماندازی بیانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ناقلی دوکارکردی با قابلیت همتاسازی که در روشهای آزمایشگاهی داماندازی به کار میرود