کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
trailing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
trail head
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دنباله سر
-
trailing edge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لبه عقب، لبه پشتی، انتهای تیغه پروانه موتور و غیره
-
trailing arbutus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تندباد اربوتا
-
Iditarod Trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دنباله Iditarod
-
condensation trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دنباله ی تراوش
-
trail boss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رئیس پیاده
-
deer trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوزن دنباله دار
-
trail riding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیاده روی
-
horse-trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسب دنباله
-
ski trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسیر پیاده روی اسکی
-
Chisholm Trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دنباله Chisholm
-
mountain trail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسیر کوهستان
-
trail bike
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوچرخه سواری
-
stack 2, in-trail
تراکم انتظار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وضعیت مجموعهای از هواگَردها ازنظر تراکم که هریک در ارتفاع معینی از ایستگاه در نوبت فرود قرار دارند
-
dissipation trail, distrail
ردّ تبخیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نواری باریک و صاف در درون لایۀ نازک ابر که به دنبال هواپیمای درحالپرواز دیده میشود