کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
tie-on پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
spot tie
ریلبند لایبتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی که در عملیات روسازی خط بهطور کامل در داخل بتن قرار میگیرد متـ . تراورس لایبتن
-
wane tie
ریلبند لبهگِرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریلبند چوبی که یک یا دو لبۀ زبرین آن گرد است متـ . تراورس لبهگِرد
-
quartered tie
ریلبند مغزگوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریلبند چوبی که مغز چوب در یکی از گوشههای آن قرار گرفته باشد متـ . تراورس مغزگوشه
-
intermediate tie
ریلبند میاندرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی که دقیقاً در زیر دو سر ریل در درز معلق قرار میگیرد متـ . تراورس میاندرزی
-
cull tie
ریلبند ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی که با استانداردهای رایج تولید تطابق ندارد و برای مصارف خاص تولید میشود متـ . تراورس ویژه
-
tie bed
بستر ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سطحی پوشیده با پارسنگ که ریلبند بر روی آن قرار میگیرد متـ . بستر تراورس
-
tie 2
تساوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] وضعیتی که در آن هر دو طرف مسابقه یا بازی نتیجۀ یکسان کسب کردهاند
-
tie stub
تکهریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعهای به طول یکسوم ریلبند که با استفاده از ریلبندبُر از خط جدا میشود متـ . تکهتراورس
-
tie plug
سوراخگیر ریلبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعۀ کوچک چوبی به اندازۀ میخ برای پر کردن سوراخ ریلبند متـ . سوراخگیر تراورس
-
tie game
بازی مساوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازی یا مسابقهای که با تساوی به پایان میرسد
-
tie coat
پیوندپوشه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پوشۀ واسطی که پوشههای متفاوت را به یکدیگر پیوند میدهد
-
tie-layer
پیوندلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] در محصولات چندلایه، لایهای از یک مادۀ عموماً گرمانرم که دو لایه را به هم پیوند میدهد
-
tie line
خط اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] خطی افقی که در نمودار فاز مایع ـ بخار عمود بر یک همترکیب (isopleth) است
-
black tie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراوات مشکی، کت نیمه رسمی مردانه، لباس عصر مردانه
-
white tie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراوات سفید، فراک