کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
throw in the towel پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
throw off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب کردن، دور انداختن، فرار کردن، بیرون دادن
-
throw overboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب بیرون
-
throw-weight
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب وزن
-
throw stick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب چوب
-
throw up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب کردن، کناره گیری کردن از، بلند کردن، قی کردن
-
operating rod, throw rod
میلۀ حرکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای که تیغههای سوزن را به ماشین سوزن وصل میکند
-
penalty free throw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب مجازات
-
throw out of kilter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از کیسه بیرون بریزید
-
throw cold water on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرش آب سرد
-
free throw lane
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب خط آزاد
-
جستوجو در متن
-
throw in the towel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرتاب در حوله
-
in the least
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداقل
-
in the public eye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در دید دیگران
-
in the midst
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در میان
-
roll in the hay
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رول در یونجه