کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
sweat glands پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
perspiration 2, sweat, sudor
عرق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مایعی که از غدۀ عرق پستانداران ترشح میشود و دارای دو وظیفۀ عمده دفع مواد زائد نیتروژندار و تنظیم دمای بدن است
-
perspiration 1, sudation 1, sweating 1
تعریق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عرق کردن در نتیجۀ فعالیت غدد عرق یا تبخیر آب از سطوح مرطوب بدن
-
tropical anhydrotic asthenia, sweat retention syndrome, thermogenic anhidrosis
ضعف عرقکاستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] وضعیتی که در آن فرد در گرمای زیاد دچار عرقکاست، تحریکپذیری، بیاشتهایی، ناتوانی در تمرکز، خستگی زودرس، سردرد و سرگیجه میشود