کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stopped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
full stop
تمامگرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گرفتن همۀ سیمها بهطور همزمان برای ایجاد آکورد در سازهای خانوادۀ بربطها
-
multiple stopping
پردهگیری چندتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری چند سیم بهطور همزمان
-
double stopping
پردهگیری دوتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری دو سیم بهطور همزمان
-
triple stopping
پردهگیری سهتایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری سه سیم بهطور همزمان
-
cold stop
بند سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری که در ورودی آشکارسازهای فروسرخ قرار میدهند و با سرمایش آن از ورود پرتوهای فروسرخ مزاحم به آشکارساز جلوگیری میکنند
-
accelerate-stop
شتابـ ایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] شبیهسازی برخاست نافرجام هواگَرد با سرعتگیری از وضعیت سکون تا سرعت تصمیم یا سرعت مورد نظر و سپس بیدرنگ متوقف ساختن آن در کمترین مسافت ممکن
-
stopping regime
شیوۀ توقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] انواع شیوههای توقف وسایل نقلیۀ عمومی در یک مسیر
-
stopped tone
صوت گرفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← نت گرفته
-
diapason stop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف دایاپسن
-
stop dead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف مرده
-
flue stop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف دودکش، کلید ارگ، دکمه ارگ
-
rest stop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقف کردن
-
flag stop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف پرچم، ایست، توقف
-
stop up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقف کردن
-
stopped up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوقف شد