کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stimulant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bone stimulator
محرک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلۀ تحریک استخوان برای ترمیم
-
electrical stimulation
تحریک برقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] روشی برای افزایش کیفیت گوشت با وارد آوردن تَپهای الکتریکی بر لاشه، بلافاصله پس از ذبح
-
negative stimulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک منفی
-
stimulant drug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دارو محرک
-
self-stimulation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود تحریک
-
follicle-stimulating hormone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هورمون تحریک کننده فولیکول
-
melanocyte-stimulating hormone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هورمون تحریک کننده ملانوستی
-
thyroid-stimulating hormone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هورمون تحریک کننده تیروئید
-
interstitial cell-stimulating hormone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هورمون تحریک سلولی بینابینی
-
laser, light amplification by stimulated emission of radiation
لیزر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای تولید پرتوهای نوری همدوس، تقریباً موازی و تقریباً تکفام، در ناحیههای فروسرخ و مرئی و فرابنفش