کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
staying پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
stay fresh
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تازه بمان
-
stay over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماندن بیش از
-
stay put
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماندن
-
home stay
اقامت خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزشی زبان در منازل شخصی میزبانان، همراه با غذا، برطبق قرارداد
-
residential stay
اقامت خوابگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] اقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزش زبان در مکانهایی، مانند دانشکده و پردیس دانشگاهی و خوابگاه دانشجویی، همراه با غذا، برطبق قرارداد
-
stay together
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با هم باشیم
-
stay off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامت کردن
-
bonnet rod, hood rod, bonnet stay, bonnet support
میلۀ درِ موتور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] میلهای برای باز نگه داشتن درِ موتور
-
farm tourism, agricultural tourism, farm stay tourism, vacation farm tourism
مزرعهگَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شکلی از گردشگری روستایی مبتنی بر بازدید از مزارع فعال و مشارکت در فعالیتهای آنها برای تفریح
-
rudder arm, rudder band, rudder stay, rudder brace
بست سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اتصالی که بهصورت شعاعی یا افقی به محور سکان متصل است و تیغۀ سکان به آن وصل شده است