کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
source code پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
carbon source
منبع کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مخزنی که کربن از آن خارج میشود
-
mobile source
منبع متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر شیء متحرک انتشاردهندۀ آلودگی
-
reference source
منبع مرجع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] هر منبعی که بتوان اطلاعات موثقی از آن به دست آورد
-
logistic sourcing
منبعیابی آمادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناسایی منابع آمادی و تعیین نحوۀ دسترسی نیروها به آنها
-
source water
آب منابع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آب خام تصفیهنشدهای که از آبهای زیرزمینی باکیفیت یا دریاچهها یا رودخانهها به دست میآید و بعد از تصفیه به مصرف آب شُرب شهری یا صنعتی یا خصوصی میرسد
-
cloud sourcing
اَبرسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سپردن اختیار اجرای معماری و واپایش و فراهمسازی خدمات اَبری به یک شرکت
-
radiation source
چشمۀ تابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] محفظۀ کوچک بدون درزی که محتوی ایزوتوپ پرتوزای مصنوعی است
-
source flow
چشمۀ شارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای که از آن شاره در همۀ جهتها بهطور یکنواخت جاری میشود متـ . شارشگاه
-
heat source
چشمۀ گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر جسم یا سامانهای که برای جسم یا سامانۀ دیگر انرژی تأمین کند
-
extended source
چشمۀ گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] چشمهای از تابش آسمانی که قطر ظاهری غیرصفر دارد
-
data source
سرچشمۀ دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] آنچه دادهها از آن برگرفته شده باشد، اعم از شیء فیزیکی یا حالت آن یا فرایند یا کمیت یا دستگاهی که تولیدکنندۀ اطلاعات دادهای باشد
-
conservation of sources
حفاظت منابع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مدیریت منابع طبیعی، مانند سوختهای فسیلی، بهصورتیکه از اتلاف آنها جلوگیری شود و آسیب نبینند و با سرعت زیاد هم مصرف نشوند
-
source-sink
رابطۀ مبدأ ـ مقصد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رابطۀ میان دو بخش یک سامانه یا دو اندام یک گیاه در فرایند فتوسنتز (photosynthesis) که در آن یک بخش در حکم تولیدکننده، یعنی مبدأ، عمل میکند و بخش دیگر در حکم محل تجمع یا مصرف، یعنی مقصد
-
source impedance
رهبندی منبع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی ناشی از منبع انرژی که در پایانههای ورودی یک افزاره ایجاد میشود متـ . رهبندی داخلی internal impedance
-
radio source
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منبع رادیویی