کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
signalize پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
busy signal
نشانک اشغال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] علامتی شنیداری یا دیداری که برای برخوان یا مبدأ شمارهگیری ارسال میشود و نشاندهندۀ در دسترس نبودن خط است متـ . سیگنال اشغال
-
blocking signal
نشانک انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] 1. علامتی که برای جلوگیری از تصرف خط برای سایر کاربرانی که به سمت محل انسداد در حرکتاند، ارسال میشود 2. علامتی که مرکز تلفن برای مشترک معینی ارسال میکند و نشاندهندۀ این است که خط، تنها برای دریافت برخوانی ورودی آزاد است و برای بر...
-
signal aspect
نمود چراغ راهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نمای چراغ راهنمایی از دید رانندهای که از روبهرو به آن نزدیک میشود
-
coordinated signal
موج سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شبکهای از چراغهای راهنمایی هماهنگشده در یک محور برای عبور سریع وسایل نقلیه از تمامی تقاطعهای آن
-
signal sighting
جانمایی علامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] نصب علامت بهنحویکه راننده دید بهینه داشته باشد
-
signal transduction
ترارسانی نشانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] پذیرش و تبدیل و انتقال پیام شیمیایی بهوسیلۀ یاخته
-
searchlight signal
چراغ رنگگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] چراغی که نماهای سبز و زرد و قرمز را با استفاده از تغییر بسامد یک منبع نور واحد نمایش میدهد
-
coordinated signals
چراغهای هماهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] چند چراغ راهنمایی که برای روانسازی عبور از تقاطعهای متوالی با یکدیگر هماهنگ شوند
-
signal timing
زمانبندی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] در چراغ راهنمایی، تنظیم نوبت و زمان حرکت وسایل نقلیه و عابران در هریک از انشعابهای یک تقاطع برحسب نیاز
-
signalling rail
ریل علائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] یکی از ریلهای خط که ویژۀ مدارراه (track circuit) و مستقل از مسیر برگشت جریان نیروی کشش است
-
signalized intersection
تقاطع زمانبندیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطعی که عبور وسایل نقلیه از آن بهکمک چراغ راهنمایی نوبتبندی شود
-
signal gantry
دروازۀ علامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سازهای دروازهمانند که پایههای آن در دو طرف یک یا چند خط قرار میگیرد و علائم بر روی آن نصب میشود
-
signalling game
بازی علامتدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نوعی بازی پویای بیزی (Bayesian) شامل یک بازیگر فرستنده و یک بازیگر گیرنده که در آن نوع فرستنده را ماهیت آن تعیین میکند و گیرنده علیرغم مشاهدۀ پیام از نوع فرستنده آگاه نیست
-
signal 2
علامت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری دیداری برای انتقال پیام به رانندۀ قطار و دادن مجوز حرکت یا توقف قطار
-
distress signal
علامت اضطرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] علامتی که نشانگر وضعیت اضطراری در کشتی است