کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
segmenting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
segmental phonology
واجشناسی زنجیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] تقطیع گفتار به واحدهای مجزا یا واجها و مطالعۀ واحدهای مذکور
-
reef segment
قطعۀ آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] هر بخش از آبسنگ که در میان شکافها یا معبرها یا آبراهها قرار دارد
-
fault segmentation
قطعهبندی گسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تقسیم زون گسل به قطعههای کوچکتر بر پایۀ تاریخچه گسیخت (rupture) هر قطعه
-
spherical segment
قطعۀ کروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جسم محدود به یک کره و دو صفحۀ موازی که یا کره را قطع میکنند یا یک مماس بر کره هستند متـ . قطعۀ کره segment of a sphere
-
segment of a sphere
قطعۀ کره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← قطعۀ کروی
-
perianth segment
قطعۀ گُلپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← گُلپار
-
segmented cist
گور چندبخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گورِ صندوقی خرسنگی (megalithic) یا گونهای اتاق تدفین که با سنگ یا خشت به چند بخش تفکیک شده است
-
segmented mirror
آینۀ چندتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] مجموعهای از آینههای کوچک مجزا که در کنار هم مانند یک آینۀ واحد عمل میکنند
-
segmented polyurethane
پُلییورتان دستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی همبسپار دستهای پُلییورتان که قطعهقطعه است و دستههای نرم و سخت پیاپی دارد
-
image segmentation
بخشبندی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تجزیۀ صحنههای تصویر به مناطقی بامعنا
-
cleavage, segmentation
شکافتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] فرایند تقسیم شدن یاختۀ تخم که در نتیجۀ آن همۀ یاختههای اندامگان به وجود میآیند متـ . تسهیم
-
segmental fracture
شکستگی قطعهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] شکستگی استخوان بلند که در آن قطعۀ میانی استخوان از قطعات بالایی و پایینی جدا شود
-
segmental arch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوس بخش
-
segmented worm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرم تقسیم شده
-
segmentation cavity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفره تقسیم بندی