کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
roots پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
woody root
ریشۀ چوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ریشهای که حاوی بافت چوبی ثانویه است
-
rooting, rhyzogenesis
ریشهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] فرایند تولید ریشه
-
root planing
ریشهساوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] صاف و هموار کردن سطوح زبر و ناهموار ریشه پس از جِرمگیری زیرلثهای
-
shallow-rooted
ریشهسطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی گیاهی که همه یا بخش عمدۀ ریشههای آن نزدیک به سطح خاک رشد کند
-
bare-rooted
ریشهعریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] شیوهای در انتقال گیاهان که در آن گیاه را با ریشۀ بدون خاک جابهجا کنند
-
deep-rooted
ریشهعمقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی گیاهی که ریشههای آن در اعماق خاک رشد میکند
-
physiological root
ریشۀ کاراندامشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← ریشۀ بالینی
-
anatomical root
ریشۀ کالبدشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخشی از ریشه که در داخل آرَک دندان فرورفته است
-
palatine root
ریشۀ کامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ریشۀ هریک از دندانهای آسیای فک بالا که به سمت کام است
-
root channel
ریشهمجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مجاری حاصل از خشک شدن ریشهها در خاک که دارای چگالی کم و مادۀ آلی زیاد است
-
aerial root
ریشۀ هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ریشهای که بر روی اندامهای هوایی گیاه به وجود میآید
-
root surface
سطح ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] سطح نمایان ریشۀ جوش در طرف مقابل سطحی که بر روی آن جوشکاری انجام شده است
-
difficult-to-root
سختریشهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی قلمهای که بهدشواری ریشه دهد
-
root 1
پایه 8
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نتی که آکورد بر مبنای آن نامیده میشود
-
wing root
بُن بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محل اتصال بال به تنۀ هواپیما