کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
roll in the hay پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
weather roll
غلت بادخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] غلتی که شناور به طرف بادخور میزند
-
body roll
غلت بدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] کج شدن یا غلتیدن خودرو حول محور طولی در هنگام عبور از پیچها
-
rudder roll
غلت سکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] غلت ناخواستۀ هواگَرد که براثر جابهجایی سریع سکان عمودی رخ میدهد
-
rolling 1
غلتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرایند دَوران هواگَرد حول محور طولی
-
rolling 2
غلتشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مربوط به دَوران هواگَرد حول محور طولی
-
roll 4
غلتک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] بشکه یا استوانۀ فلزی یا غیرِفلزی (در صنایع متالورژی، عموماًً فولادی) که برای نورد کردن به کار میرود * مصوب فرهنگستان اول
-
roll trailer
کفی رورو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی کفی ویژۀ حمل بار در کشتی رورو
-
rolling resistance
مقاومت غلتشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نیروی مقاوم در برابر حرکتِ غلتشی چرخ بر روی ریل
-
roll cloud
اَبر غلتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] 1. واژۀ متداول برای اَبر کمانی 2. اَبر تراز پایین و افقی و لولهایشکل که با جبهۀ جَستی یک توفان همرَفتی همراه میشود
-
rolling friction
اصطکاک غلتشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی اصطکاک بین جسم غلتان و سطحی که غلتش بر روی آن انجام میشود
-
rolling contact
تماس غلتشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطه یا خط تماس بین سطح و جسمی که بر روی آن میغلتد
-
rolled beam
تیر نَوَردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] تیری که بهصورت یکپارچه ازطریق نَوَرد در کارخانه تولید شود
-
rolling terrain
تپهماهور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جادهای که شیب آن بین سه تا هفت درصد متغیر باشد
-
roll vortex
تاوۀ غلتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تاوۀ افقی پادگرد (counterrotating) که معمولاً در لایۀ مرزی همرَفتی رخ میدهد
-
rolling cargo
چرخبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] باری که بر روی وسیلۀ نقلیۀ چرخدار قرار میگیرد و به داخل کشتی برده میشود