کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rods پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
basket rod
غلاف میلۀ سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] پیوند غلافشکلی که میلۀ سوزن را به میلۀ حرکت متصل میکند
-
side rod
مسئول واحد بینهبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فردی که مسئولیت اداره واحد بینهبری را بر عهده دارد
-
rod drawing
مفتولکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن میلگرد با کشیده شدن از درون قالب یا حدیده به مفتول تبدیل شود
-
boxed rod
دستهپیستون تقویتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دستهپیستونی که برای تقویت آن، در دو سوی آن ورق فلزی جوش داده میشود متـ . شاتون تقویتشده
-
welding rod
سیم جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] مادۀ پرکننده به شکل سیم یا مفتول و عموماً بدون روکش
-
rod vision
دید استوانهیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] دیدی که در آن نقش یاختههای استوانهای در قیاس با یاختههای مخروطی بیشتر است
-
rod puppet
عروسک میلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] عروسکی که معمولاً دو میله، بهصورت افقی و عمودی، به سر و دستش متصل است و بهکمک آنها به حرکت درمیآید
-
birch rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله توس
-
fly rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله پرواز
-
drill rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله حفاری
-
measuring rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله اندازه گیری
-
divining rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدای متعال، اب یاب، عصای اب یاب
-
control rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میله کنترل
-
Rod Laver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادر لابر
-
fishing rod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قلاب ماهی گیری