کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
relic پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
relic
/ˈrelik/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
relic
یادگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] آثار و بقایای فرهنگی کهن بهویژه آنها که دارای ارزش مذهبی و نمادین هستند
-
relic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یادگار، عتیقه، اثر، اثار مقدس، ماترک
-
واژههای مشابه
-
secondary relics
وَریادگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اشیایی که با تنیادگارۀ قدیسان در تماس بوده است و در قرون وسطی و امروز در مذهب کاتولیک اهمیت دارد
-
corporeal relics
تنیادگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بخشهایی از جسد قدیسان که در قرون وسطی و عصر حاضر در کلیساهای کاتولیک نگهداری میشود و مورد احترام است
-
relict boundary/ relic boundary
مرز متروکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] مرزی که دیگر وجود و کارکردی ندارد، اما بقایای آن از منظر فرهنگی هنوز مورد توجه است