کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
reflectivity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
reflections
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعکاس، تامل، تفکر، اندیشه، پژواک، باز تاب، انعکس، باز گشت
-
reflection survey,reflection shooting
برداشت بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بهکارگیری روش لرزهنگاری بازتابی (seismic-reflection method) برای تهیۀ نقشۀ ساختار زمینشناختی و عارضههای چینهشناختی
-
reflection tomography, seismic reflection tomography
برشنگاری بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی برشنگاری بر پایۀ دادههای لرزهای بازتابی سطحبهسطح
-
reflecting nephoscope
اَبرنمای بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اَبرنمای آینهای
-
reflection pleochroism
چندرنگی بازتابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← دوبازتابی
-
reflection nebula
سحابی بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابیای از گاز و غبار میانستارهای که روشنایی آن از بازتاب نور ستارههاست
-
reflection diffraction
پراش بازتابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی پراش الکترون که در آن باریکۀ الکترون با زاویۀ خراش (زاویۀ تابش نزدیک به 90 درجه) به سطح نمونه تابانده میشود
-
reflection crack
تَرَک انعکاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تَرَکی در سطح خارجی راه به دلیل حرکتِ درزها یا پدید آمدن تَرَکهایی در زیراساس یا سطح روسازی
-
plane of reflection
صفحۀ بازتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] صفحهای هندسی که با امتداد پرتوِ بازتابیده از یک سطح و خط عمود بر آن مشخص میشود
-
reflectance spectrophotometry
طیفنورسنجی بازتابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] روشی برای اندازهگیری نسبت شار تابشی از نمونهای با قابلیت پخش نور به نوری که از یک نمونۀ استاندارد پخش میشود
-
reflecting telescope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منعکس کننده تلسکوپ
-
reflection factor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عامل انعکاس
-
acoustic reflection
بازتاب آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برگشت موجی آکوستیکی در برخورد با مانع
-
primary reflection
بازتاب اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] انرژی یا موجِ لرزهای که تنها یک بار بازتاب شده است
-
diffuse reflection
بازتاب پخشیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بازتاب نور یا صوت یا موجهای رادیویی از سطح بهنحویکه در جهتهای مختلف پراکنده شود