کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rates پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
reduced rate
نرخ تخفیفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمتی کمتر از نرخ رسمی
-
crash rate
نرخ تصادف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد تصادف در هر یکمیلیون وسیلۀ نقلیهای که وارد تقاطع میشود یا در هر صدمیلیون وسیلۀ نقلیه ـ کیلومتر در قسمتهایی از راه
-
crime rate
نرخ جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] تعداد جرمی که برای هر واحد از جمعیت گزارش شده است
-
rack rate
نرخ رسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نرخ متعارف و اعلامشده برای اتاقهای مهمانخانه/ هتل که با نرخهای دیگر، مانند نرخ تشویقی و تخفیفدار و گروهی متفاوت است
-
growth rate
نرخ رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] افزایش اندازۀ بدن در واحد زمان
-
corporate rate
نرخ شرکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمتی که برای کارکنان شرکتهای بسیار بزرگ یا مسافران تجاری در نظر گرفته میشود و دارای تخفیف است
-
poverty rate
نرخ فقر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نسبت جمعیتِ زیر خط فقر به کل جمعیت
-
measurement rate
نرخ کرایۀ حجمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نرخ کرایۀ فرست کالاهای حجمی
-
expensive rate
نرخ گران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمتی بالاتر از قیمت معمول
-
base rate
نرخ مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مبلغ پرداختی به ازای کاری که در طی واحدی از زمان انجام میشود؛ این مبلغ شامل حقوق پایه و اضافهکار و پاداش نمیشود
-
clearance rate
نرخ مختومگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سنجهای مرسوم در ارزیابی کارآمدی تحقیقات پلیس که از نسبت تعداد جرائم گزارششده یا کشفشده به جرائمی که ازطریق دستگیری یا دیگر روشها منتفی شده است به دست میآید
-
fixed rate
نرخ مقطوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمت ثابت و غیرقابلتغییر کالا یا خدمات در دورهای معین متـ . قیمت مقطوع fixed price 2
-
flat rate
نرخ یکنواخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هزینهای که همیشه یکسان است
-
specific rate
میزان ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] سنجهای که فراوانی وقوع یک رخداد را در یک زیرگروه خاص از جمعیت در مدتزمان معین نشان میدهد
-
rate of fire
نواخت آتش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تعداد دفعات شلیک هر سلاح در دقیقه