کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
radio beam پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
radio sounding
گمانهزنی رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دیدبانی متغیرهای هواشناختی جوّ بالا، مانند دما و فشار و رطوبت، با رادیوگمانه
-
radio fix
مکانیابی رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] شیوهای برای یافتن مکان ایستگاه فرستنده که با چند جهتیابی رادیویی صورت میگیرد و مکان مورد نظر، محل تقاطع این جهتهای رادیویی است
-
radio altitude
ارتفاع رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] ← ارتفاع راداری
-
radio range
بُرد رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حداکثر فاصله از فرستندۀ رادیویی که در آن میتوان نشانک/ سیگنال رادیویی را بهخوبی دریافت کرد
-
radio frequency
بسامد رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بسامد تابش الکترومغناطیسی در بازۀ بین ده کیلوهرتز تا سیصد گیگاهرتز
-
radio telescope
تلسکوپ رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی برای رصد امواج رادیویی اجرام نجومی
-
radio telephone
تلفن رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تلفنی که با نشانکها/ سیگنالهای بسامد رادیویی کار میکند
-
radio bearing
سویۀ رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ اندازهگیریشده بین امتداد ظاهری مرجع ارسال موج الکترومغناطیسی و امتداد مرجع
-
radio spectrum
طیف بسامد 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← باند بسامد رادیویی
-
radio antenna
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتن رادیویی
-
radio-opaque
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیو opaque
-
radio locator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رادیو یاب
-
radio radiation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشعه رادیویی
-
radio transmitter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرستنده رادیویی
-
radio signal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیگنال رادیویی