کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
rabbit's-foot fern پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
rabbit's-foot fern
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
rabbit's-foot fern
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرشته خرگوش
-
واژههای مشابه
-
rabbiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش
-
rabbited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش
-
rabbiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش
-
rabbit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش، شکار خرگوش کردن، عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
-
rabbit on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرگوش
-
foot
پایه 6
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یک یا چند هجا که با توجه به الگوی تکیه یا کمیت یک واحد ضرب/ وزن (rhythm) را تشکیل میدهد
-
footing
پِی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] عضوی از سازه که بار دیوار یا ستون را به خاک منتقل کند
-
footing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه ها، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا، فوت، قدم، دامنه، پاچه، هجای شعری، پرداختن مخارج، پا زدن
-
a foot wide
واژهنامه آزاد
یک پا گسترده