کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
premised پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
premised
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
premised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فرض، فرض منطقی کردن
-
واژههای مشابه
-
premisal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش فرض
-
premise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرضیه، فرض قبلی، بنیاد و اساس بحی، فرضیه مقدم، قضیه ثابت یا اثبات شده، صغری و کبرای قیاس منطقی، فرض منطقی کردن
-
hotel premises
عرصه و اعیان مهمانخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ساختمان و محوطۀ هر مهمانخانه متـ . عرصه و اعیان هتل
-
minor premise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرضیه کوچک
-
major premise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرضیه اصلی، کبرای قیاس، کبرای قضیه منطقی
-
on-premises catering service
خدمات پذیرایی کارگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی پذیرایی که در آن تدارکگر تمام عملیات و خدمات اجرایی مانند تهیۀ غذا و نوشیدنی و پذیرایی و احتمالاً چیدمان و تزیینات و سرگرمی و نظایر آن را در محل کار انجام میدهد
-
off-premises catering service, outside catering
خدمات پذیرایی برونکارگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی پذیرایی که در آن تدارکگر تمام عملیات و خدمات اجرایی مانند تهیۀ غذا و نوشیدنی و پذیرایی و احتمالاً چیدمان و تزیینات و سرگرمی و نظایر آن را در مکانی خارج از محل کار انجام میدهد