کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
predecessor پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
predecessor
/ˈpredəˌsesər,ˈprē-/
دیکشنری
سلف، اسبق، جد
اسم
predecessor, forefather, peeling, starter
سلف
predecessor
اسبق
ancestor, forefather, progenitor, predecessor, grandsire, forerunner
جد
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
predecessor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلف، اسبق، جد، سلف، اسبق، جد
-
واژههای مشابه
-
predecessors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشینیان، اجداد، پیشنیان
-
predecessor activity, predecessor
فعالیت پیشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] فعالیتی زمانبندیشده که بهطور منطقی تعیین میکند فعالیت پسین چه هنگام آغاز میشود یا پایان مییابد