کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
point source پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
simple point, regular point
نقطۀ ساده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← نقطۀ معمولی2
-
flooding point/ flood point
نقطۀ طغیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] نقطۀ بیانگر شرایط طغیان بر روی نمودار مناطق ایمن عملیاتی (Area of satisfactory operation)
-
reporting point, calling-in-point
نقطۀ گزارشدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نقطهای در دریا که پس از رسیدن به آن باید گزارش تردد به مرکز واپایی شناورهای منطقه داده شود
-
boundary point, frontier point
نقطۀ مرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نقطهای برای مجموعهای در فضای توپولوژیکی، که هر همسایگی آن شامل نقاطی از آن مجموعه و متممش باشد
-
reaction point, peritectic point
نقطۀ واکنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نقطهای ناوردا بر روی نمودار خم ذوب که در آن ترکیب مایع را نمیتوان برحسب موقعیت کمیتهای همۀ فازهای جامد درحالتعادل در آن نقطه بیان کرد
-
point-to-point topology
همبندی نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] نوعی آرایش شبکه که در آن هر گره بهطور مستقیم به گره دیگر متصل میشود
-
neighbourhood of a point, vicinity of a point
همسایگی نقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] 1. برای نقطۀ مفروض، مجموعهای باز شامل آن نقطه در یک فضای توپولوژیکی 2. برای نقطۀ مفروض، گوی بازی به مرکز آن نقطه در یک فضای متریک
-
point-to-point connection
اتصال نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی برق، مهندسی مخابرات] اتصال بدون وقفه میان یک دستگاه و دستگاه دیگر
-
point-to-point delivery
تحویل نقطهبهنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تحویل داده از یک منبع به یک مقصد
-
terminal point, end point
پایانه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
point, pile, arrow point
پیکان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کلاهک فلزی نوکتیزی که بر سر تیر قرار میگیرد متـ . سرتیر arrowhead, head1
-
accumulation point, cluster point, limit point
نقطۀ انباشتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای مجموعهای از یک فضای توپولوژیکی، نقطهای از آن فضا که هر همانستگی (cohomology) آن شامل دستکم یک نقطه از آن مجموعه غیر از خود آن نقطه باشد
-
principal point, principal points of a lens
نقطۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] محل برخورد صفحۀ اصلی با محور نوری
-
branch point 1, junction point
نقطۀ شاخگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای در مدارهای الکتریکی که در آن دو یا چند رسانا یا جزء مدار به هم میپیوندند
-
anchor point, reference point, anchor
نقطۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نقطۀ مشخصی بر روی صورت کمانگیر که دست خم و زه تا آنجا به عقب میآیند