کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
play پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
play audiometry
شنواییسنجی بازیمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] روشی در شنواییسنجی کودکان که در آن پاسخ درست به محرک را ازطریق شرکت دادن کودک در فعالیتهای بازیگونه پاداش میدهند
-
play 2
بازی 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] جنبۀ صرفاً ورزشی و تفریحی یک مسابقه یا رقابت ورزشی
-
fair play
بازی جوانمردانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازی کردن مطابق قوانین و بدون تقلب متـ . بازی منصفانه
-
playing area
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منطقه بازی
-
match play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی مسابقه
-
puppet play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی عروسکی
-
play off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کردن، مسابقهحدفی، مسابقه را باتمام رساندن، در مسابقه حذفی شرکت کردن، وابسته به مسابقات حذفی
-
medal play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدال بازی
-
running play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجرای بازی
-
squeeze play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشار بازی، فشار
-
play possum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی possum
-
force play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیروی بازی
-
playing period
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره بازی
-
word play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی کلمه، بازی با لغات، معمای لفظی
-
passing play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبور از بازی