کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
pierces پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
pierces
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
pierces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوراخ می کند، سوراخ کردن، فروکردن، خلیدن، سپوختن، سفتن، شکافتن، رسوخ کردن
-
واژههای مشابه
-
pierced
آژینشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی بخشی از بدن که برای تزیین کردن با نوعی زیورآلات سوراخ شده باشد
-
pierce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوراخ کردن، فروکردن، خلیدن، سپوختن، سفتن، شکافتن، رسوخ کردن
-
pierced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوراخ شده، سفته
-
piercing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پر سر و صدا
-
piercings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوراخ کردن
-
piercing, body piercing
آژینکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] سوراخ کردن بخش یا بخشهایی از بدن برای وصل کردن جواهرات اشیای زینتی به آنها
-
armour-piercing ammunitions, armour piercing
مهمات ثاقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پرتابههایی که از آنها برای نفوذ به بدنه و آسیبرسانی به خودروهای زرهی استفاده میکنند
-
Franklin Pierce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرانکلین پیرس
-
Sir Noel Pierce Coward
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر نوئل پیرس گاو