کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
petitioned پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
petit jury
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیات داوری، هيئت منصفه دوازده نفری
-
petit larceny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابکاری، دله دزدی
-
petit point
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه ضعف
-
petit juror
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محترم پتی
-
petit détaché (fr.)
منقطع کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از اجرای منقطع که در آن زمانِ به ارتعاش درآوردن نت، کوتاهتر از اجرای منقطعِ معمولی است
-
petit mal epilepsy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرع پتی ملل
-
petit-barré (fr.), half-capotasto, half barré
نیمبست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری تعدادی از سیمهای پایینی با انگشت سبابه در یک پردۀ واحد، در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند