کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
personate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرد، شخص، نفر، آدم، کس، تن، وجود، ذات، هیکل
-
personally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصا
-
personated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت، جازده
-
personalization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصی
-
personalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصی کردن، دارای شخصیت کردن، جنبه شخصی دادن به، شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن
-
personable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت، با شخصیت، شخصی، خوش قیافه، موقر، جذاب، خوش سیما
-
in person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به صورت حضوری
-
personation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت
-
personative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیتی
-
personator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت
-
personalizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصی سازی می کند، دارای شخصیت کردن، جنبه شخصی دادن به، شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن
-
personal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصی، خصوصی، مربوط به شخص
-
person-to-person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخص به شخص
-
personal care
مراقبت فردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] کمک به فعالیتهای شخصی و روزمرۀ افرادی که به هر دلیل در انجام آنها ناتوان هستند
-
personal archives
آرشیو خصوصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آرشیو آثار متعلق به یک فرد یا یک خانواده یا خاندان