کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
passe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
passing note
نُت گذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نُتی که دو نُت ملایم را با حرکت پیوسته به هم متصل میکند و معمولاً در ضرب ضعیف به گوش میرسد
-
pass block
قرقرۀ کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرقرۀ سبکی که در بالای دکل درختی یا فلزی برای انتقال قرقرۀ کلاف بهطور موقت نصب میشود
-
hot pass
گذر گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] دومین گذر جوش که بر روی ریشۀ گرم انجام میشود
-
pass point
گذرنقطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای که موقعیت افقی یا عمودی آن با روشهای تصویرسنجی تعیین شده است و برای توجیه مطلق عکسها به کار میرود
-
cover pass
گذر نما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] گذر جوش ناشی از لایههای رویی یک جوش چندگذره (multi-pass weld) در سمت جوشکاری
-
backward pass
پسشماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] محاسبۀ دیرترین آغاز و دیرترین پایان فعالیتهای ناتمام شبکه
-
pass-up
پُربگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] وضعیتی که در آن ظرفیت اتوبوس در هنگام گذشتن از ایستگاه تکمیل است و مسافرانِ منتظر در ایستگاه مجبورند تا آمدن اتوبوس بعد صبر کنند
-
duty pass
پروانۀ عبور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برگۀ عبور رایگان کارکنان مترو یا راهآهن در ساعات کار
-
free pass
پروانۀ ویژه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برگهای که با آن مأموران موظف میتوانند در محوطۀ مترو و راهآهن عبورومرور نمایند یا بهرایگان با وسایل نقلیۀ ریلی، همراه با خانواده، مسافرت کنند
-
baseball pass
پاس بغلگوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پاس راه دور با یک دست، از بالا و پهلوی سر به شیوۀ بازیکنان بیسبال
-
outlet pass
پاس گریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، اولین پاس بعد از نوگیری تدافعی برای شروع ضدحمله که در نتیجۀ آن توپ از منطقۀ مستطیل زیرحلقه خارج میشود
-
hook pass
پاس هلالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، پاس دادن توپ با باز کردن دست به پهلو و رد کردن توپ از فراز مدافع
-
pass line
بافۀ کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بافۀ سبکی که در تجهیزات حملونقل چوب یا در تجهیز دکل درختی به کار میرود
-
forward pass
پیششماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] محاسبۀ زودترین آغاز و زودترین پایان فعالیتهای ناتمام شبکه
-
Khyber Pass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گذرگاه خیبر