کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
norm پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
normative economics
اقتصاد هنجاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] جنبهای از علم اقتصاد متکی بر تحلیلهای نظری که در آن به وضعیتی که باید باشد توجه میشود نه به وضعیت موجود
-
age norm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سن عدالت
-
norm attaining functional
تابعک هنجگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
prescriptive grammar, normative grammar
دستور تجویزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دستوری که بهجای توصیف وضعیت واقعی زبان به تجویز صورتهایی میپردازد که صحیح پنداشته میشوند
-
جستوجو در متن
-
injunctive norm
هنجار دستوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هنجار یا ملاک اجتماعی مورد توافق عموم که مشخص میکند افراد صرفنظر از واکنشهای معمول خود، در یک موقعیت معین چگونه باید فکر و احساس و عمل کنند متـ . هنجار تجویزی prescriptive norm