کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
navigates پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
navigation spaces
فضاهای ناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فضاهای بستهای در کشتی، مانند اتاق نقشه و محل سکانگیری و اتاق مخابرات که برای ناوبری از آنها استفاده میکنند
-
navigation laws
قوانین دریانوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قوانینی که برای سامانمندی یا محدودسازی یا ترغیب و تشویق کشتیرانی و تجارت دریایی تدوین شده است
-
navigational stars
ستارههای ناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ستارههای نورانی گزیدهای که مختصاتشان در سالنامۀ نجومی برای ناوبری بهطور دقیق ارائه میشود
-
navigational planets
سیارههای ناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چهار سیارۀ منظومۀ شمسی شامل زهره و زحل و مریخ و مشتری که به دلیل موقعیت محاسبهشدۀ دقیقشان در جدول سالنامۀ نجومی مبنا و راهنمای ناوبری هستند
-
navigational instrument
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابزار ناوبری
-
celestial navigation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوبری آسمانی
-
navigational chart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمودار ناوبری
-
inertial navigation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوبری inertial
-
celestial navigation, celo-navigation, nautical astronomy
ناوبری نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در آن موقعیت شناور را با استفاده از رصد اجرام آسمانی تعیین میکنند
-
geonavigation/ geo-navigation
ناوبری جغرافیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی ناوبری که در آن برای تعیین موقعیت و هدایت شناور از عوارض یا مشخصههای جغرافیایی استفاده میکنند
-
long range navigation
ناوبری دوربُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سامانۀ ناوبری با بُرد بلند که از اختلاف زمان ارسال و دریافت نشانکها/ سیگنالهای تَپی/ پالسی از دو یا چند ایستگاه ثابت استفاده میکند
-
navigation of information space
ناوش فضای اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] پویش میان مصنوعات و کارگزاران و ابزارهای اطلاعاتی و تمام فعالیتهایی که بهاینمنظور صورت میگیرد
-
radar navigation guidance
هدایت ناوبری راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] یکی از انواع خدمات راداری که در آن رادار زمینی هواگرد را در خط سیر پرواز (course) هدایت میکند
-
navigational aid, navaids
وسیلۀ کمکناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هر دستگاه یا افزاره یا نقشهای که در ناوبری به ناوبر کمک میکند
-
navigation lights, position lights
چراغهای ناوبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چراغهایی با نور قرمز در بال چپ و نور سبز یا آبی در بال راست و نور سفید روی دُم که در ساعات تاریکی جهت هواپیمای درحالحرکت را نشان میدهد