کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
natural resources پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
naturalized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبیعی است، بتابعیت کشوری در آمدن، پذیرفته شدن، جزو زبانی وارد شدن، بومی شدن، طبیعی شدن
-
natural broadening
فرهنگ لغات علمی
پهن شدگی طبیعی
-
natural lithography
فرهنگ لغات علمی
لیتوگرافی طبیعی
-
discharge natural light
فرهنگ لغات علمی
تخلیه الکتریکی نورانی طبیعی
-
discharge natural light 47
فرهنگ لغات علمی
تخلیه الکتریکی نورانی طبیعی
-
natural level 1, natural layer
لایۀ طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از رگهها که در نتیجۀ روندهای طبیعی نهشتهگذاری آبرفتی و نشست خاکستر آتشفشانی به وجود میآید
-
natural environment
محیطزیست طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نواحیای از کرۀ زمین که به دست انسان ساخته نشده است یا انسانها در آن تغییری ندادهاند
-
archival nature
ماهیت آرشیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ویژگیهای ذاتی مدارک آرشیوی که از شرایط تولید آنها از قبیل طبیعی بودن، روابط متقابل با دیگر اسناد مرتبط و انطباق با رویدادهای مرتبط و صحت و منحصربهفرد بودن ناشی میشود
-
natural pruning
هَرَس طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرگ شاخه و افتادن آن براثر عوامل فیزیکی یا زیستی مانند باد یا برف یا انواع آفات متـ . خودهَرَسی self-pruning
-
natural type
گونۀ ذاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای منطبق بر رستهای (category) که سازندۀ اصلی دستساخته در نظر داشته است
-
natural scale
مقیاس طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← مقیاس عددی
-
natural forest
جنگل طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که بدون دخالت انسان ایجاد شده باشد
-
natural grafting
چوپیوند طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] پیوندی که براثر تماس دو شاخه یا دو ریشه که به مدت طولانی بر روی هم قرار میگیرند، بهطور طبیعی ایجاد میشود
-
natural capital
سرمایۀ طبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] موجودی منابع زیستمحیطی که بسیاری از کالاها و خدماتی را که برای سلامت پایدار محیطزیست و جوامع و اقتصاد ارزش بنیادین دارد، تأمین میکند متـ . سرمایۀ زیستمحیطی environmental capital
-
nature-identical
شبهطبیعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هر افزودنی غذایی مصنوعی که مشابه انواع طبیعی خود باشد