کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
multi-turn پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
multi-pass
فرهنگ لغات علمی
چندبار-گذر
-
multi task
واژهنامه آزاد
چندکاره.
-
ampere-turn, amp-turn
آمپر ـ دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکایی در دستگاه بینالمللی یکاها برای نیروی محرک مغناطیسی در مدار بسته، برابر با نیروی محرکی که جریان یک آمپر در هر دور حلقۀ پیچۀ رسانا تولید میکند
-
turn back, short turn
زودبازگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] برگشتن به مبدأ پیش از رسیدن به مقصد نهایی برای پاسخگویی به تقاضای مسافران در ساعات اوج
-
multi-storeyed
چنداُشکوبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی جنگلی که چند لایه تاجپوشش دارد
-
multi-threading
چندریسگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] توانایی سامانۀ عامل برای اجرای همزمان ریسهها
-
multi-threaded
چندریسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفت یک سامانۀ کاروَری با توانایی اجرای همزمان ریسهها
-
multi-tasking
چندوظیفگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] وضعیتی در برخی از سامانههای عامل که در آن اجرای چند وظیفه بهطور همزمان امکانپذیر است
-
multi task
چندوظیفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ویژگی برخی از سامانههای عامل که میتوانند چند وظیفه را همزمان اجرا کنند
-
multi-wakeup
خدمات بیدارباش مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدمات بیدارباشی که تا زمانی که مشترک آن را غیرفعال نکند اعلام بیدارباش را ادامه میدهد
-
multi-colored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند رنگ، رنگارنگ
-
multi-coloured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند رنگ، رنگارنگ
-
multi cylinder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند سیلندر
-
multi-colour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند رنگ، رنگارنگ
-
multi-stemmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند ضلعی