کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
minim پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
minimal set
مجموعۀ کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] چند تکواژ که تنها در یک واج با هم تفاوت دارند
-
waste minimization
کمینهسازی پسماند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فعالیت منتهی به کاهش تولید پسماند، بهخصوص در واحدهای صنعتی
-
minimal pair
جفت کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دو تکواژ که تنها در یک واج با هم تفاوت دارند
-
minimal state
دولت کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی با حداقل تمرکز قدرت و مسئولیت برای ادارۀ امور جامعه
-
minimal art
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنر حداقل
-
minimal hearing loss
اُفت شنوایی کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] هریک از انواع اُفت شنوایی حسی ـ عصبی که به کمترین تدابیر درمانی نیاز دارنـد، شامـل اُفت شنوایی حسی ـ عصـبی یکطرفه، اُفت شنوایی حـسی ـ عصبی دوطرفۀ ملایم و اُفت شنوایی حسی ـ عصبی بسامدبالا
-
minimally processed food
غذای کمفراوریشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ غذایی تیمارشده با استفاده از فنّاوریهایی که تازگی آن را چندان تغییر نداده باشد و درعینحال، فعالیتهای میکربی و زیمایهای آن واپاییده باشد
-
minimal brain dysfunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلال عملکرد مغز کم است
-
minimally invasive coronary bypass surgery
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جراحی بای پس کرونر مهاجم تهاجمی