کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
mediumize پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
transparent medium
محیط شفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] محیطی که نور مرئی یا بخشی از پرتوهای الکترومغناطیسی از آن عبور کند
-
enriched medium
محیط غنیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط پایهای که از انواع مواد مغذی یا عوامل رشد تهیه شده است تا امکان رشد نوع خاصی از اندامگانها را تقویت یا تشدید کند
-
enrichment medium
محیط غنیکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیطی که برای غنیسازی و تقویت و رشد بعضی اندامگانها به کار میرود
-
opaque medium
محیط کدر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] محیطی که نور مرئی از آن عبور نکند
-
culture medium
محیط کشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ترکیب مایع یا جامدی که بهطور ویژه برای رشد و نگهداری یا انتقال ریزاندامگانها یا سایر انواع یاختهها تهیه میشود متـ . محیط medium
-
minimum medium
محیط کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشتی که فاقد برخی عوامل رشد است
-
liquid medium
محیط مایع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] محیط کشتی که فاقد عامل جامدساز است
-
interstellar medium
محیط میانستارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← مادۀ میانستارهای
-
interplanetary medium
محیط میانسیارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] محیط بینِ سیارههای منظومۀ شمسی یا بینِ سیارات منظومههای دیگر
-
translucent medium
محیط نیمشفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] محیطی که نور مرئی از آن عبور کند، اما نتوان از پشت آن تصویر واضحی از شیء مشاهده کرد
-
medium shot
نمای متوسط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که حد میانی نمای دور و نمای نزدیک است
-
medium technology
فنّاوری میانسطح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] فنّاوریای که بین فنّاوری بالاسطح و فنّاوری پایینسطح قرار میگیرد اختـ . میانفن medium tech متـ . فنّاوری میانه
-
medium aircraft
هواگَرد متوسط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی با وزن بیشینۀ برخاست بین 7000 تا 136000 کیلوگرم
-
medium oil
میانروغن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ویژگی رزینی که محتوای روغن آن در حد متوسط است
-
medium tech
میانفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت فنّاوری] ← فنّاوری میانسطح