کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
maximized پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
maximized
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
maximized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر، بزرگ کردن، بیشینه ساختن، بحد اعلی رساندن، به آخرین درجه ممکن افزایش دادن
-
واژههای مشابه
-
maximization
بیشینهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل بیشینه کردن
-
maximize
بیشینه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تبدیل اندازۀ پنجره به بزرگترین حد آن که معمولاً تمام پرده را در بر میگیرد
-
maximalism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر سازی
-
maximed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر
-
maximizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به حداکثر می رسد، بزرگ کردن، بیشینه ساختن، بحد اعلی رساندن، به آخرین درجه ممکن افزایش دادن
-
maximization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیشینه سازی، بیشینهسازی
-
maximation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر کردن
-
maxims
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر، اصل، قاعده کلی، پند، مثل، گفته اخلاقی
-
maximizers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر کننده ها
-
maxim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر، اصل، قاعده کلی، پند، مثل، گفته اخلاقی
-
maximal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر، وابسته به ضرب المثل، بیشین، وابسته به حداکثر
-
maximize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به حداکثر رساندن، بزرگ کردن، بیشینه ساختن، بحد اعلی رساندن، به آخرین درجه ممکن افزایش دادن
-
maximals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حداکثر