کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
man-eater پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
reference man
مرد مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مردی که ازنظر خصوصیات تشریحی و کاراندامشناختی در حد متوسط باشد
-
man aloft
هشدار دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تابلوی که تعمیرکاران رشتۀ برق و الکترونیک بر روی کنسول دستگاه فرستنده یا رادار نصب میکنند و نشانۀ حضور تعمیرکار بر روی دکل و هشداری برای حفظ سلامت او در برابر تابش امواج الکترومغناطیسی است
-
manned aircraft
هواگَرد باسرنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردی که ترابری و هدایت پرواز آن را نیروی انسانی بر عهده دارد
-
effects man
جلوهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مسئول ساخت و پرداخت انواع جلوهها
-
manned substation
پست باکاروَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] پست برقی که در محل و بهوسیلۀ کارکنانی که در آن حضور دارند واپایش میشود
-
boom man
بازوبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] متصدی بازوی صدابَر
-
man of the match
بازیکن برتر مسابقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] عنوانی نیمهرسمی که به بازیکنی اختصاص مییابد که در یک بازی مشخص بهترین عملکرد را داشته است متـ . بازیکن برتر، ستارۀ میدان، ستارۀ مسابقه
-
barrow-man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد بارون
-
worship of man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عبادت انسان
-
modern man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسان مدرن
-
family man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد خانواده
-
military man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد نظامی
-
Boskop man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد بوسکوپ
-
preacher man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد واعظ
-
fancy man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرد فانتزی، ادم خیالپرور، جاکش، جنده