کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
internalizing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
interning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استقرار، داخل شدن در، وارد کردن، توقیف کردن
-
internal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داخلی، درونی، باطنی، ناشی از درون
-
internally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در داخل
-
internality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داخلی
-
internals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داخلی
-
internal-internal trip
سفر درون ـ درون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ یا مقصد، در داخل محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسردرون
-
international seabed, international seabed area
بستر آبهای بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] محدودهای از بستر دریا که فراتر از قلمروِ دریای ملی است
-
internal tourism
گردشگری درونمرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] از انواع گردشگری، شامل مجموع مسافرتهای داخلی و ورودی
-
international regimes
نظامهای بینالملل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامهایی مبتنی بر مجموعهای از قوانین و هنجارها و رویههای تصمیمگیری که رفتار دولتها یا دیگر کنشگران بینالمللی را در موضوعی خاص هماهنگ میکند
-
internal travel
مسافرت درونمرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل مسافرتهای داخلی و ورودی یک کشور
-
internal lexicon
واژگان درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← واژگان ذهنی
-
international bibliography
کتابنگاشت بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] کتابنگاشتی که مشخصات کتابهای کشورها و زبانهای مختلف در آن گردآوری میشود
-
international airport
فرودگاه بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاهی که در آن پروازهای خارجی انجام میشود و دارای تسهیلات فرودگاهی نظیر گمرک و گذرنامه و نظایر آن است
-
internal hordeolum
گلمژۀ درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] گلمژهای که با تورم چرکی در لبۀ ملتحمهای پلک مشخص میشود
-
international tourism
گردشگری بینالمللی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرتی که ساکنان یک کشور به کشورهای دیگر انجام میدهند