کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
intension پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
intensity level
تراز شدت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مقدار انرژی صوتی که در واحد زمان به واحد سطح میرسد و برحسب دسیبل بیان میشود
-
acoustic intensity
شدت آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آهنگ عبور انرژی آکوستیکی از واحد سطح
-
saturation intensity
شدت اشباع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] کمیتی در طیفنمایی (spectroscopy) که به ازای آن تابش ناشی از گذار بین ترازهای انرژی ذره براثر تابش الکترومغناطیسی به حد اشباع میرسد
-
radiation intensity
شدت تابش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] توان تابش در زاویۀ فضایی واحد در جهتی معین
-
thinning intensity
شدت تُنُکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] میزان چوب یا درختی که در نتیجۀ تُنُکسازی قطع شود متـ . شدت تُنُک کردن
-
earthquake intensity
شدت زمینلرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شاخصی از ویرانگری محلی هر زمینلرزه در پهنهای کوچک
-
erosion intensity
شدت فرسایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مقدار مواد جامدی که براثر فرسایش از سطح زمین در واحد زمان برداشته میشود
-
tourism intensity
شدت گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رابطۀ میان تعداد گردشگران یا تعداد شباقامتها (tourist night) و تعداد ساکنان آن مقصد
-
intensity of magnetization
شدت مغناطش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گشتاور مغناطیسی در یکای حجم
-
field intensity
شدت میدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی میدان بُرداری که با میزان تراکم خطهای میدان نمایش داده میشود
-
icing intensity
شدت یخزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آهنگ برافزایش یخ برحسب یکای ژرفا بر زمان
-
labor-intensive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیرومندی، پر کار
-
magnetic intensity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شدت مغناطیسی
-
half-intensity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمی از شدت
-
change intensity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شدت تغییر