کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
integral circuit پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
integrability
انتگرالپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قابلیت انتگرال داشتن
-
integration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادغام، ائتلاف، انضمام، اختلاط، یک پارچگی، اتحاد عناصر مختلف اجتماع
-
integrations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکپارچگی، ائتلاف، انضمام، اختلاط، یک پارچگی، اتحاد عناصر مختلف اجتماع
-
integrative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکپارچه سازی
-
volume integral
فرهنگ لغات علمی
انتگرال حجمی
-
volume integral
فرهنگ لغات علمی
انتگرال حجمی
-
iterated integral, repeated integral
انتگرال مکرر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] انتگرالگیری پیدرپی از یک تابع چندمتغیره نسبت به هریک از متغیرها
-
archival integrity
یکپارچگی آرشیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] اصلی که براساس آن اسناد دارای منشأ واحد در گروه واحدی جای میگیرند، بیآنکه چیزی به آنها افزوده یا از آنها کاسته شود
-
information integrity
یکپارچگی اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] همبستگی و درستی و همگونی و قابل اعتماد بودن محتوا و فرایندها و نظامهای اطلاعاتی
-
ecosystem integrity
یکپارچگی بومسازگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انسجام و سلامت فرایندها و اندامگانهای یک بومسازگان
-
ecological integrity
یکپارچگی بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کیفیت یک بومسازگان طبیعی که در آن فرایندهای بومشناختی طبیعی با برخورداری از تنوع ژنی و گونهای و بومسازگانی ضامن پایداری آن در آیندهاند
-
integration 2
یکپارچهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تبدیل یک یا چند مجموعه به محیطی یکپارچه
-
battlefield integration
یکپارچهسازی رزمگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هماهنگسازی سامانههای تجهیزاتی و منابع انسانی مجزا بهصورت سامانۀ رزمی منسجم و پیکربندیشده برای افزایش توانمندی کلی سامانه
-
watertight integrity
میزان ضدِآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میزان مقاومت شناور در برابر آبگرفتگی
-
integrity test
آزمون یکپارچگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] آزمون لازم برای تأیید یکپارچه بودن محیط