کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ice-hockey player پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
hockey puck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توپ هاکی
-
hockey league
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هاکی لیگ
-
hockey season
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فصل هاکی
-
hockey skate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت هاکی
-
hockey team
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تیم هاکی
-
hockey coach
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مربی هاکی
-
hockey stick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چوب هاکی
-
hockey game
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی هاکی
-
hockey clinic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلینیک هاکی
-
anchor ice, bottom ice
لنگریخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخ چسبیده به بستر رودخانهها و دریاچهها و دریاهای کمعمق، صرفنظر از ماهیت شکلگیری آن
-
firn ice, iced firn
یخبرف منجمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مخلوطی از یخ و یخبرف
-
pack ice, ice pack
یختود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تمام دریایخ، بهجز یخ بسته، که ممکن است بهطور قابل ملاحظهای جابهجا و دچار دگرشکلی شود
-
iced tea, ice tea
یخچای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوشیدنی چای سرد
-
subterranean ice,underground ice
یخ زیر زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← زمینیخ
-
glaze ice, clear ice
یخ شفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پوششی از یخ معمولاً شفاف و هموار