کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
humanization پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
humanity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بشریت، نوع بشر، مروت
-
humanism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسانیت، انسانگرایی، علوم انسانی، ادبیات و فرهنگ، مردمی، نوع دوستی، فلسفه همنوع دوستی، مروت، دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
-
humanizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسانی، انسانی کردن، انسان شدن، واجد صفات انسانی شدن، با مروت کردن، نرم کردن
-
humanized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسانی، انسانی کردن، انسان شدن، واجد صفات انسانی شدن، با مروت کردن، نرم کردن
-
human augmentation, human enhancement
برافزایش انسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] حوزهای نوظهور در پزشکی و زیستمهندسی که هدف آن پدید آوردن فنّاوریها و فنونی برای غلبه بر محدودیتهای کنونی تواناییهای شناختی و جسمانی انسان است
-
human environment
محیطزیست انسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محیطزیست طبیعی و فیزیکی انسان و ارتباط انسان با آن
-
human bioclimatology
زیستاقلیمشناسی انسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شاخهای از زیستاقلیمشناسی که به مطالعۀ اثرات اقلیم بر سلامتی و فعالیت انسان میپردازد
-
humanized milk
شبهشیر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که نوع و میزان مواد مغذی آن مشابه شیر مادر است
-
human ecology
بومشناسی انسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ برهمکنش انسان و محیطزیست
-
human factor
عامل انسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ ویژگیهای روانشناختی و فرهنگی و رفتاری و سایر خصوصیات افراد یا گروههای اجتماعی که بر تصمیمگیریها و انتشار اطلاعات و تفسیر دادهها در جامعه اثر میگذارد
-
human ecology
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بوم شناسی انسان
-
human foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پای انسان
-
human head
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر انسان
-
human relationship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رابطه انسانی
-
human waste
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زباله های انسانی