کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hitching bar پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
hitch up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستن، اسب را یراق کردن، خفت زدن به
-
clove hitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ
-
half hitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیمه متوقف
-
get hitched with
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با پیوستن به
-
weaver's hitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه کردن
-
magnus hitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مگنوس هیتی
-
Blackwall hitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلک وال استراحت کن
-
marlinespike hitch/ marlinspike hitch, boat knot
خفت پازو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی بسیار ساده و درعینحال محکم که طنابکاران (riggers) از آن برای بستن طناب به دور طنابی دیگر یا پازو یا شیء مشابه استفاده میکنند
-
George Herbert Hitchings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جورج هربرت هیتچینگز
-
bowline knot, bowline, bowline hitch
گره حلقهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی که با چرخاندن سر طناب و ایجاد یک حلقه بر روی قسمت ثابت بسته میشود
-
round turn and two half hitches
خفت بویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] خفتی پرکاربرد برای بستن طناب یا بافه به میله یا حلقه یا چشمی بویه
-
sheet bend, swab hitch, becket bend, single bend, single Hiliard bend, becket knot, weaver’s knot, becket hitch, weaver’s hitch
گرهپیچ بَندینَک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن سریع و محکم سر یک طناب به حلقه یا چشمی طناب دیگر با ضخامت متفاوت