کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
heavy metal music پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
heavy swell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم سنگین
-
heavy-limbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین اندام
-
heavy-laden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین وزن
-
heavy-armed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسلح سنگین
-
heavy spar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه سنگین
-
heavy lifting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلند کردن سنگین
-
heavy hydrogen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیدروژن سنگین
-
heavy-handed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین دست، خام دست، بی مهارت، زشت
-
heavy weapon
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلاح سنگین
-
heavy water
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آب سنگین
-
heavy-coated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین پوشش
-
heavy cream
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خامه غلیظ
-
heavy hitter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیتلر سنگین
-
heavy duty car, heavy duty section car
خطروِ سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطروی که برای جابهجا کردن تجهیزات سنگین بر روی ریل حرکت میکند
-
heavy water reactor
واکنشگاه آب سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنشگاه/ رآکتوری هستهای که در آن از آب سنگین بهعنوان کندساز استفاده میشود متـ . رآکتور آب سنگین