کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
heat dissipation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
heat seeker
جستوجوگر حرارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حسگری که حرارت حاصل از اگزوز هواگَرد را برای هدایت موشک به سمت آن شناسایی میکند
-
heat exchanger
تبادلگر گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزارهای که گرما را از یک محیط یا سامانه به محیط یا سامانهای دیگر منتقل میکند
-
heat exchange
تبادل گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهعملیاتی که به گرمایش یا سرمایش شارهها منجر میشود
-
heat source
چشمۀ گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر جسم یا سامانهای که برای جسم یا سامانۀ دیگر انرژی تأمین کند
-
heat sink
چاهک گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر محیط جامد یا مایع یا گازی که جذبکنندۀ گرمای انتقالی از محیط مجاور است
-
bottom heat
پاگرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ایجاد گرما در پایین سکوی گلخانه یا بستر خزانه برای تأمین گرمای لازم برای ریشهزایی قلمهها
-
heat cheek
تَرَکسار گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تَرکساری که براثر گرمایش و سرمایش متناوب و سریع در سطح فلز ایجاد میشود
-
heat burst
دماجهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] افزایش ناگهانی و محلی دمای سطح و کاهش شدید رطوبت که بهندرت در مرحلۀ زوال توفان تندری رخ میدهد
-
heat sealing
درزگیری گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی درزگیری که در آن گرما باعث چسبیدن دو سطح به هم میشود
-
heat index
شاخص گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] معیاری برای دمایی که انسان احساس میکند و ناشی از تأثیر توأمان دما و رطوبت زیاد است
-
heat flow
شارش گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال انرژی از مادهای به مادهای دیگر براثر اختلاف دما
-
heat flux
شار گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] گرمای گذرنده از سطح واحد در واحد زمان
-
heat conduction
رسانش گرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال انرژی گرمایی در ماده به سبب تفاوت دما در نقاط مختلف آن
-
heat lightning
دورآذرخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آذرخشی که عموماً در روزهای گرم تابستان در فاصلۀ خیلی دور رخ میدهد و صدای آن شنیده نمیشود
-
heat treatment
عملیات حرارتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] گرم و سرد کردن یک فلز یا آلیاژ برای رسیدن به شرایط یا خواص مطلوب