کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
hard disk پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
hard chromium
کروم سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششی از کروم که برای افزایش مقاومت در برابر سایش بر روی مادۀ دیگر ایجاد میکنند
-
hard drug
مواد سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مواد اعتیادآوری که میزان آسیبزایی آنها زیاد است
-
hard anodizing
آندش سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] فرایند فلزپوشی ازطریق اکسایش آندی که در آن برقکافت با شدت جریان بالا و دمای پایین انجام میشود و پوششی ایجاد میکند که در مقابل خوردگی و سایش و فرسایش مقاوم است
-
hard acid
اسید سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] یک اسید لِویس با قطبشپذیری پایین و اندازۀ کوچک و حالت اکسایش مثبت بالا و فاقد الکترونهای لایۀ خارجی که بهسادگی برانگیخته شوند
-
hard balancing
توازنبخشی سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← توازنبخشی
-
hard light
سختنور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نور شدیدی که سایههای تیره ایجاد میکند
-
water hardness
سختی آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی ناشی از وجود املاح محلول فلزات دو یا چندظرفیتی، بهویژه کلسیم و منیزیم، در آب
-
permanent hardness
سختی دائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سختی آب ناشی از وجود املاح سولفات و کلرور و نیترات که با جوشاندن از بین نمیرود
-
carbonate hardness
سختی کربناتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] سختی آب بهدلیل وجود یونهای کلسیم ناشی از حل شدن کربناتها و بیکربناتها
-
total hardness
سختی کل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مجموع سختی موقت و سختی دائم
-
absolute hardness
سختی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مقاومت پتانسیل شیمیایی الکترونی یک سامانۀ شیمیایی در برابر تغییر در تعداد الکترونها
-
temporary hardness
سختی موقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سختیِ آب ناشی از وجود املاح بیکربنات که با جوشاندن از بین میرود
-
hard seed
بذر سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بذری که به علت نفوذناپذیر بودن پوستۀ خود در مقابل هوا و آب در حالت خفتگی باشد
-
hard core
درمانگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی بیمار یا معتادی که تمایلی به تغییر ندارد و بهسختی خود را در اختیار مراکز خدمات بهداشتی قرار میدهد
-
fail-hard
دُشخراب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی، حملونقل هوایی] ویژگی جزئی از یک سامانه که خرابی آن بلافاصله شرایطی گمراهکننده یا خطرناک ایجاد میکند