کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
guided mode پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
audio tour, audio guide
گشت شنیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتی که در آن گشتنوشتههای ازپیشضبطشده در مورد جاذبههای گردشگری ازطریق گوشی در اختیار گردشگرها قرار میگیرد
-
precision-guided munitions, PGM
مهمات هدایتدقیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سلاحی مجهز به جستوجوگر که با شناسایی انرژی الکترومغناطیسی بازتابی از هدف یا نقطۀ مرجع و پردازش آن فرمانهای هدایت را برای سامانۀ واپایش ارسال میکند و بهاینترتیب، سلاح به سمت هدف هدایت میشود
-
optical fibre, light guide
تار نوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] رشتۀ نازک انعطافپذیر و شفاف شیشهای یا پلاستیکی که میتواند نور را انتقال دهد
-
laser guided weapon
سلاح هدایتلیزری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] سلاح مجهز به جستوجوگر انرژی لیزریِ بازتابیده از هدف که پس از دریافت اشعۀ لیزرِ بازتابی و پردازش نشانکها/ سیگنالها فرمانهایی برای هدایت سلاح به سمت هدف به سامانۀ واپایش صادر میکند
-
fine guiding sensor
حسگر رهگیری ظریف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری در صفحۀ کانونی تلسکوپ فضایی برای ردگیری دقیقتر
-
automated guided transit, AGT
حملونقل ریلی خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستۀ بزرگی از سامانههای حملونقل ریلی که بدون راننده و تمامخودکار هستند و میتوان آنها را از راه دور هدایت کرد
-
manual-guided recovery
خودیابی خودآموز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] نوعی خودیابی که در آن فرد بهصورت خودانگیخته با استفاده از منابع مکتوب و خودآموز مراحل خودیابی را بدون مراجعه به متخصصان یا شرکت در گروههای حمایتی طی میکند متـ . بهبود خودآموز
-
guide RNA, gRNA
رِنای راهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] مولکول رِنایی که الگوی ویرایش رِناپ قرار میگیرد
-
guided missile destroyer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناوشکن موشک هدایت شده است
-
Guided Bomb Unit-28
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واحد بمب راهنمایی- 28
-
guided missile cruiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موشکی هدایت شده است
-
laser-guided bomb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بمب هدایت لیزری
-
edge marker post, guide post
حاشیهنمای میلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] نوعی علامت مستطیلشکل برای نشان دادن لبۀ راه
-
food pyramid 2, food guide pyramid
هرم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] راهنمایی نمادین که نسبت گروههای اصلی غذایی در تغذیه را بهصورت هرم نشان میدهد
-
guide rail, closure rail, lead rail
ریل هادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعه ریلی که بین پاشنۀ سوزن و تکۀ مرکزی قرار میگیرد