کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
government man پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
absolute government
حکومت مطلقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] حکومتی که برای اِعمال قدرت هیچ محدودیتی ندارد
-
limited government
حکومت مقید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] حکومتی که حدومرز فعالیتهایش را قانون تعیین میکند
-
transitional government
دولت انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که معمولاً پس از جنگ داخلی تا تشکیل دولت منتخب مردم مأمور ادارۀ امور کشور میشود
-
government-in-exile
دولتِ درتبعید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] گروهی از اتباع یک کشور، که در خارج از آن کشور اقامت دارند و خود را دولت قانونی و برخوردار از اقتدار عالی بر وطن خویش میخوانند و دستکم کشور میزبان آنها را به این عنوان به رسمیت میشناسد
-
government by crony
دولت دوستگُمار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که در آن رئیس دولت همکاران خود را نه براساس صلاحیت آنها بلکه به دلیل آشنایی قدیمی و روابط شخصی برمیگزیند
-
provisional government
دولت موقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که پس از فروپاشی یک نظام بهطور موقت زمام امور را به دست میگیرد و مقدمات تشکیل و استقرار نظام جدید را فراهم میکند
-
government agency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آژانس دولتی
-
puppet government
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دولت عروسکی
-
government officials
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقامات دولتی
-
government bond
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اوراق قرضه دولتی
-
government income
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درآمد دولت
-
government revenue
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درآمد دولت
-
government security
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امنیت دولت
-
form of government
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل حکومت
-
government building
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختمان دولتی