کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
good ol' boy پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
good ol' boy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسر خوب خوب
-
واژههای مشابه
-
good and
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب و
-
goods
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کالاها، محموله، متاع
-
goodness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوبی، نیکی، حسن، مروت
-
gooding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب است
-
good-by
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خداحافظ
-
for good
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برای خوب
-
no-good
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب نیست، نا کار
-
goodnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوشبختی، خوبی، نیکی، حسن، مروت
-
felt good
واژهنامه آزاد
حس خوب
-
good field region
فرهنگ لغات علمی
ناحیه میدان خوب
-
good field region
فرهنگ لغات علمی
ناحیه میدان خوب
-
grave goods/ grave-goods, burial goods
گورنهاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعۀ دستساختهها و اشیایی مانند جواهرات و رزمافزارها و غذاها که در هنگام تدفین جسد با او در گور نهاده میشد، با این اعتقاد که پس از مرگ به کار متوفی بیاید
-
white goods
لوازم خانگی اسقاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] لوازم خانگی و بعضاً صنعتی بزرگ فرسوده، مانند اجاق و یخچال و ماشین لباسشویی